غریبه در خیال آتشین عشقم تو را نفرت نامیدم و
خودرا بی خیال عشق وعاشقی
چیزی نبود جز صداقت که مرا هم گول زد.
ساعت یازده و پنجاه و نه دقیقه و پنجاه و هشت ثانیه و
دو ثانیه مانده به جدایی
زود بیا من سیندرلا نیستم که کفشم را بذارم یادگاری.