میکده ی عشق

دلنوشته های من

میکده ی عشق

دلنوشته های من

غریبه

غریبه در خیال آتشین عشقم تو را نفرت نامیدم و

خودرا بی خیال عشق وعاشقی

چیزی نبود جز صداقت که مرا هم گول زد.

سیندرلا

ساعت  یازده  و پنجاه  و نه  دقیقه  و پنجاه  و هشت  ثانیه  و

دو ثانیه  مانده  به  جدایی

زود  بیا من سیندرلا نیستم  که  کفشم را بذارم  یادگاری.