میکده ی عشق

دلنوشته های من

میکده ی عشق

دلنوشته های من

شد قرار بعد ما در زیر باران

یادبادش زیر باران عشق خودتفسیرکردم  
خواب شیرین تورا باچشم ترتعبیرکردم 
     
 شد قرار بعد ما  در زیر باران ؛  باز باران 
 خیس رویای تو بودم گرکمی تأخیر کردم  
  
آن غروبی شاخه گل دادم به دستت نازنینم
 بانگاهم درنگاهت شوق دل  تکثیر کردم


خنده ات دل راکشاندش سوی رگبارمحبت
  تااسیرت شد گرفتم حلقه در زنجیر کردم


مرحبا تیری که مستانه به قلبم می نشینی
 
جرعه جرعه هر پیاله زخم دل تعمیر  کرد
م                   
  
دل به رسم عاشقی شب تاسحرخوابش نبرده
من برای با  تو  بودن  لحظه ها  تدبیر   کردم  
 
چون نبودش ناز چشمانت خماری میکشیدم
 پس نگاهت را  به قاب سینه ام تصویرکردم    
 
 گر که  آید بار دیگر زیر باران با تو  باشم
 کن تلافی لحظه هایی که  تو را دلگیرکردم

این دلم دیگر  ندارد تاب دوری  بی قرارم
 مثل هرشب امشبم من ناله ی شبگیر کردم  
 
 یاد آن دستان گرمت ای تو گرمای وجودم
 گر در آغوشت بمیر
م  زندگی  تسخیر کردم
نظرات 3 + ارسال نظر
mehdi hoshyari دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 20:20

زیبا و خواستنی بود شعرت .من که حال کردم

متشکرم لطف دارید.

نادم سه‌شنبه 18 شهریور 1393 ساعت 22:25 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

یکی بود یکی نبود/زیر این سقف کبود یه غریب اشنا/دلو جونمو ربود/اینجوری نگام نکن /گل یاس مهربون/اون غریبه خودتی همیشه با من بمون

فارغ شنبه 28 تیر 1393 ساعت 21:37

بسیار زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد